یک ساعته پیش میخواستم چیز های دیگه ای بنویسم میخواستم خیلی بگم دلم گرفته بود ولی بعدش تصمیم گرفتم یک ساعت درسمو بخونم و بعد بیام همونا رو اینجا بگم یه ساعت درسم که واقعا یه ساعت نبود این وسطا اینستا و تلگرام و پیامم بود ولی خب از هیچی بهتر بود.

و همین بین که با گوشی کار میکردم یه پیام فقط یه پیام هر چی که میخواستم بگم و از سرم پروند.الآن دیگه غمگین نیستم خوشحالم نیستم دلم گرفته نیست ولی خب پر انرژی هم نیستم.

و الان بعد یه ساعت جای همه اون خزعبلاتی که تو سرم بود و میخواستم ازش بگم میخوام فقط یه جمله ی خزعبل بگم که.آره،من بلد نیستم رابطه عاطفی برقرار کنم.،اوهوم میپذیرم شکست خورده ام تو این زمینه.ولی رابطه عاطفی که کل زندگی آدم نیست.مگه ازدواج نکنیم چی میشه؟

مگه همه دوستمون باشن و همه برامون مثله خواهرمونو برادرمون باشن غمش چیه؟پس بیخیال رابطه عاطفی به جنبه های دیگت برس.

چندینتا جمله شد:)


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها